هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

عید من

حوصله ام سر رفته با وجود این که عیده هیچ کس برای عید دیدنی نیومده من هم یک جا عید دیدنی رفتم . دیگه دارم دیونه می شمبعد می گن چرا چسبیدی به اینترنت!وقتی از مامانم می پرسم که تو بچه گی هات کجا ها عید دیدنی و مسافرت می رفتی یه چیزایی می گه که بیا و ببین.تازه تو عید هم مدرسه دست از سرم بر نمی داره نمیدونم چی شده اموزش و پرورش پیک داده خود معلم ها هم تکلیف دادن معلم ریاضیم هم بهزور منو تو المپیاد شرکت داد حالا من قبول شدم یک کتاب که هزارو خورده ای صفحه داره داده که من تو عید باید تمومش کنماخه المپیادم دیگه زوررری!!!!!سالی که نکوست از بهارش پیداست .هههههی دیگه چیزی برای نوشتن ندارم.

دعا نوشت:

خدایا دیگه سیزده بدرم رو خوب کن.


نظرات 3 + ارسال نظر
احسان پنج‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ب.ظ http://ehsanhp.blogsky.com/

بهار من شنیده بودم که پیک شادی جمع شده! شایعه بوده؟

حتما دیگه که حتی گیر داده بودن اگه پیک نرسی باید تا ۲۸ بیاین مدرسه
هیچ کدوممونم نیومدیم مادرو مونو فرستادیم پیکو بگیرن

دختر روزهای بارانی پنج‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ http://farzanehtanha.blogfa.com

زیاد سخت نگیر بهار جون ... شما ریلکس ریلکس ریلکس تر

اخه با این کاراشونه که ادم به اینترنت معتاد می شه دیگه
المپیادم زوری

mohsen پنج‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:09 ب.ظ http://parto.blogsky.com

سلام سال نو مبارک

سال نو شماهم مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد