هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

بعد از مدت ها بسیار سر حال شدم البته این اوضاع فقط تا ظهر ادامه داره چون بازم  باید بشینم درس بخونم اما بعد از ظهر میرم خونه ی دوست مادرم و پولی بر پول هایم اضافه میشهفعلا هم که سرمو با اینترنت گرم کردم وبسیار خوشنودم

برادر نوشت:

داداشم هم که بجای این که برگرده از مسافرت منو زور کرده که منم باید برم اونجا.مادرم هم که راضی نمیشه حالا ما چه کنیمفعلا هیچی ندارم بگم خدا حافظ

نظرات 3 + ارسال نظر
دختر روزهای بارانی سه‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:01 ب.ظ http://farzanehtanha.blogfa.com

مسافرت زورکی را خداییش نرو .. چون اگه جهنم را با پای خودت بری بهتر از اینه که بری آنتالیا اونم به زور ...

بخوامم به خاطر مامانم نمی تونم برم همه که مثل داداشم ازادی ندارن

احسان سه‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:03 ب.ظ http://ehsanhp.blogsky.com/

مدل سحر گفتی ما چه کنیم!

گفتم که وبلاگ خوندنام روم اثر مثبت می ذاره

یکدانه ی سرزمین ذهن ها سه‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ب.ظ http://fahimeh1359.blogfa.com

خوش بگذره.

منکه نرفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد