دوستان گلم یکشنبه امتحان های ترمم شروع میشه و از شدت ترس قلب تند تند میزنه و یه خورده قاطی کردم و هر لحظه یه دجور میشم مثلا الان خوش حالم ولی ممکنه که چند ساعت دیگه بزنم زیر گریه باید حتما یه سر دکتر برم فعلا دیگه خدا حافظ .چون نمیدونم چی بنویسم
بهار
سهشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 07:24 ب.ظ
اول اون یکی پیامو حذف کن!! سلام واقعا که خب درساتو بخون دیگه معطل چی هستی؟؟ به قول قدیمیا: فکر نان باش -- اینترنت آبه...!! راجع به حالت متغیرت هم ... احتمال میدم عاشق شده باشی. مواظب خودت باش بد مرضیه... درد هم داره......... خیلییییییی!!
چشب درسام هم میخونم بابا من گفتم به خاطر امتحاناست شما میگی عاشق شدی
بهار ملت دکترا می گیرن بیکارن! تو واسه سیکل گرفتن دیگه انقدر زور نمیخواد بزنی!
بابا من زور نمیزنم یه مدت چون توی خونه سرم شلوغ بود برای درس وقت کم میاوردم. بعا اگه بخوام خر خونی کن که برای این مملکت نمیکنم یه پذیرشی بورسیه ای میگیرم از این مملکت میرم
اول اون یکی پیامو حذف کن!!
سلام
واقعا که خب درساتو بخون دیگه معطل چی هستی؟؟
به قول قدیمیا: فکر نان باش -- اینترنت آبه...!!
راجع به حالت متغیرت هم ... احتمال میدم عاشق شده باشی.
مواظب خودت باش بد مرضیه...
درد هم داره......... خیلییییییی!!
چشب درسام هم میخونم
بابا من گفتم به خاطر امتحاناست شما میگی عاشق شدی
بهار ملت دکترا می گیرن بیکارن! تو واسه سیکل گرفتن دیگه انقدر زور نمیخواد بزنی!
بابا من زور نمیزنم یه مدت چون توی خونه سرم شلوغ بود برای درس وقت کم میاوردم.
بعا اگه بخوام خر خونی کن که برای این مملکت نمیکنم یه پذیرشی بورسیه ای میگیرم از این مملکت میرم