هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

امتحانا

دوستان گلم یکشنبه امتحان های ترمم شروع میشه و از شدت ترس قلب تند تند میزنه و یه خورده قاطی کردم و هر لحظه یه دجور میشم مثلا الان خوش حالم ولی ممکنه که چند ساعت دیگه بزنم زیر گریه باید حتما یه سر دکتر برم فعلا دیگه خدا حافظ .چون نمیدونم چی بنویسم

نظرات 3 + ارسال نظر
کاوه چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:21 ب.ظ http://www.gongekhabdide.blogsky.com/

اول اون یکی پیامو حذف کن!!
سلام
واقعا که خب درساتو بخون دیگه معطل چی هستی؟؟
به قول قدیمیا: فکر نان باش -- اینترنت آبه...!!
راجع به حالت متغیرت هم ... احتمال میدم عاشق شده باشی.
مواظب خودت باش بد مرضیه...
درد هم داره......... خیلییییییی!!

چشب درسام هم میخونم
بابا من گفتم به خاطر امتحاناست شما میگی عاشق شدی

احسان چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ب.ظ http://ehsanhp.blogsky.com/

بهار ملت دکترا می گیرن بیکارن! تو واسه سیکل گرفتن دیگه انقدر زور نمیخواد بزنی!

بابا من زور نمیزنم یه مدت چون توی خونه سرم شلوغ بود برای درس وقت کم میاوردم.
بعا اگه بخوام خر خونی کن که برای این مملکت نمیکنم یه پذیرشی بورسیه ای میگیرم از این مملکت میرم

یکدانه ی سرزمین ذهن ها جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:55 ب.ظ http://fahimeh1359.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد