هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

یه سوال مخصوص تیز هوشان

به عکس نگاه کنید وسعی کنید شخص موجود در عکس را پیداکنید


فقط ۱۲۰ ثانیه (۲ دقیقه) بیشتر ادامه ندهید زیرا تیز هوش نیستید



سایت سرگرمی و تفریحی فان پاتوق  | www.Funpatugh.com


جواب پایین صفحه است

:چند بار سعی کنید قبل ازاینکه جواب را ببینید

.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
نتونستی پیداش کنی؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.
اشکال نداره،رفته زیر آب.

اومد بیرون،خبرت میکنم

احساسی هستید یا منطقی؟

با یک آزمایش ساده می توانید تشخیص دهید که احساسی هستید یا منطقی؟


این آزمایش ساده به اینگونه است که مطابق تصویر (1) دستانتان را در حالیکه انگشتان از هم فاصله دارند بلافاصله و بدون هیچ فکری مانند تصاویر (2) و (3) در هم گره کنید ...


اگه می خواین بفهمین منطقی هستین یا احساسی به ادامه مطلب برین

امتحان نوشت:امتحان زبانم رو هم بیست شدم

ادامه مطلب ...

زن و چراغ جادو

زن در حال قدم زدن در جنگل بود که ناگهان پایش به چیزی برخورد کرد.

وقتی که دقیق نگاه کرد چراغ روغنی قدیمی ای را دید که خاک و خاشاک زیادی هم روش نشسته بود.

زن با دست به تمیز کردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشی که بر چراغ داد طبیعتا یک غول بزرگ پدیدار شد....!!!

زن پرسید : حالا می تونم سه آرزو بکنم ؟؟

غول جواب داد : نخیر ! زمانه عوض شده است و به علت مشکلات اقتصادی و رقابت های جهانی بیشتر از یک آرزو اصلا صرف نداره،همینه که هست....... حالا بگو آرزوت چیه؟

زن گفت : در این صورت من مایلم در خاور میانه صلح برقرار شود و از جیبش یک نقشه جهان را بیرون آورد و گفت : نگاه کن. این نقشه را می بینی ؟ این کشورها را می بینی ؟ اینها ..این و این و این و این و این ... و این یکی و این. من می خواهم اینها به جنگ های داخلی شون و جنگهایی که با یکدیگر دارند خاتمه دهند و صلح کامل در این منطقه برقرار شود و کشورهایه متجاوزگر و مهاجم نابود شون.

غول نگاهی به نقشه کرد و گفت : ما رو گرفتی ؟ این کشورها بیشتر از هزاران سال است که با هم در جنگند. من که فکر نمی کنم هزار سال دیگه هم دست بردارند و بشه کاریش کرد. درسته که من در کارم مهارت دارم ولی دیگه نه اینقدر ها . یه چیز دیگه بخواه. این محاله.

زن مقداری فکر کرد و سپس گفت: ببین...

من هرگز نتوانستم مرد ایده آل ام راملاقات کنم.

مردی که عاشق باشه و دلسوزانه برخورد کنه و با ملاحظه باشه.

مردی که بتونه غذا درست کنه(!!!) و در کارهای خانه مشارکت داشته باشه.

مردی که به من خیانت نکنه و معشوق خوبی باشه و همش روی کاناپه ولو نشه و فوتبال نگاه نکنه(!!!!!)

ساده تر بگم، یک شریک زندگی ایده آل.

غول مقداری فکر کرد و بعد گفت : اون نقشه لعنتی رو بده دوباره یه نگاهی بهش بندازم !!!

املا

اول دوستان ممنون از نظراتتون.حالا می خوام ماجرای امتحان املامو بذارم.ولی قبلش یه نکته رو بگم:

نکته:در زمانی که دارید پستو میخونید به یاد داشته باشید من تنها بچه ی کلاسم که تو طول سال نوزده و هفتادو پنج هم نداشتم

امتحان املا:امروز که رفتم امتحان املا بدم یه صفحه املا بهمون گفتن و ده نمره هم سوالات املایی داشت و من همه رو نوشتم رسیدم به یه سوال که دو تا مربع توی هم کشیده بود تو یکی س و ت و ر بود.تو یکی دیگه د و ا و ب بود وسطش هم ع بود میگفت چهار تا کلمه چهار حرفی بنویسید که ع حتما توش باشه و حروفش باید از هر دو مربع باشه. چون معلم کم اوردیم مدیر مدرسمون مراقبمون بود.من دو تا رو نوشتم دو تا موند و فقط منو دوستم بودیم. یهو مدیرمون که با من خوب بود اومد گفت تو چی موندی گفتم دو تا رو نوشتم دو تا مونده.  (تو دلم گفتم می خواد برگه رو از دستم بکشه و بگه وقت تمومه.)  دیدم دو تا ی باقیمونده رو بهم گفت و این یکی امتحانم بیست میشم

قربون مدیر مدرسم بشم الهی

البته گفته باشم نگین بهار تنبله ها که تا حالا نوزده و هفتادو پنج هم نداشتم کمکم کرد

ریاضی

امتحان ریاضیم رو هم دادمو بیست شدماگه همینجوری پیش بره خیلی خوب میشه