هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

خودتون یه اسمی بذارین

خب تولد هم تموم شد و دیگه ذوقم هم به پایان رسید

حالا نوبت بد بختیه و خوندن برای تیز هوشان.تو این سالا درس زیاد نخوندم حالا باید بشینم خر خونی.

ارشیا هم از اونور میگه حالا خوشیتو بکن که تابستون قراره بشنی درس بخونی تا موقع کنکور بد بخت نشی.

از اونور هم زنگ میزنن تولدمو تبریک بگن میگه:حالا چند سالت شده؟میگم:رفتم تو 15 سال.به جای تبریک میگه : خوبه هنوز به کنکور نرسیدی بیچاره شی.

هم صحبتام شدن شبیه فیلم ترسناک.(راستی گفتم تولدم تموم شده کادو هاش تموم نشده هم کلاسیام هر روز یکیشون بهم کادو دادنخب دیگه چیزی نمونده بگم

وبلاگ نوشت:

تولد یه سالگی وبلاگ همینه که هسته(احسان)

تولدش مبارک