هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

عنوان نداره

نزدیک عیده ولی سبزه و ماهی هنوز نداریم امروز یا فردا می خوایم بگیریم .

بر عکس سالهای قبل دیر دیر داریم کارامونو میکنیم.


چادر

یه روز شرلوک هلمز با دستیارش واتسن به تعطیلات می روند و در ساحل دریا چادر می زنند و در داخل چادر می خوابند……..

نیمه شب هلمز بیدار میشه و واتسن رو هم بیدار می کنه بعد ازش می پرسه :

واتسن تو از دیدن ستاره های آسمان چه نتیجه ای می گیری؟

واتسن هم شروع میکنه به فلسفه بافی در مورد ستارگان و میگه این ستاره ها خیلی بزرگند و به دلیل دوری از ما این قدر کوچیک به نظر می رسند و در سایر ستارگان هم ممکن حیات در آنها وجود داشته باشد و چند نوع انسان در کرات دیگر زندگی می کنند……..

که در اینجا هلمز میگه : واتسن عزیز

اولین نتیجه ای که باید می گرفتی اینه که : چادر مارو دزدیدند!!!!

بعد چهارشنبه سوری

خب چهارشنبه سوری خیلی خوش گذشت بعضی از همسایه ها فانوس هم اورده بودن و خیلی قشنگ بود.فقط یخورده تو ذوقم خورد چون یکی از ابشارام کار نکرد.


برای عید هم می خوام پست لحظه تحویل سال باشه(البته با این سرعت اینترنت شاید 5-6 ثانیه دیر تر)

عید پیشاپیش مبارک

چهارشنبه سوری

امروز چهارشنبه سوریه اما اینجا که اتفاق خاصی نیفتاده و ارومه .

منم نمیدونم چیکار میکنم.

هیچ برنامه ای نداشتم الانم دیگه هر چی پیش میاد معلوم نیست

برگشتم

خب این مدت سر نزدمو سرم شلوغ بود

اخه مسافرت بودم رفتم ابشار نیاسر و غار چال نخجیر و...

توی ادامه مطلب هم براتون عکس گذاشتم

راستی توی لینکاتون ادرسمو درست کنین

ادامه مطلب ...