امروز از بیکاری همش تو اینترنت بودم .
کد ساعت و تقویم و عکس تصادفی رو هم تو وبلاگم گذاشتم.
بعد هم که رفتم توی یکی از وبلاگا دیدم یه وبلاگ نویسی دنبال قالب نارنجی می گرده منم که از خدا خواسته یه ساعت هر چی قالب نارنجی گیر اوردم ادرسشو براش گذاشتم.(چه ادم علافیما)
کم کم بیکاری داره خطر ناک میشه باید هر جور شده سر خودمو گرم کنم.
ادم ها عوض می شوند و فراموش می کنند این را به هم بگویند.
شراکت لذت را دو چندان می کند و غم را نیمه.
ادم ها ان چیزی نیستند که در اخرین مکالمشان با شما به نظر می ایند بلکه همانی هستند که در طول مدت رابطه تان شناخته اید.
اگر چیزی را دوست ندارید تغییرش دهید.اگر نمی توانید تغییرش دهید به جای نق زدن ذهنیت تان را عوض کنید.
عشق یا وجود دارد یا وجود ندارد.اما عشق رقیق هم اصلا عشق نیست.
همان جایی که هستی با همان چیز هایی که داری همان کاری را که از دستت ساخته است انجام بده.
خودت باش بقیه نقش ها همه گرفته شدند.
اگر در کاری تبحر دارید هرگز مجانی انجامش ندهید.
بهترین راه های پیش بینی اینده خلق ان است.
مواظب سرمایه گذاری هایی که تشویق سایرین را بر می انگیزد باش چرا که از کاری های بزرگ معمولا با خمیازه استقبال می شود.
هنگامی که حس می کنی دلت می خواهد بقیه زندگی ات را با یک نفر بگذرانی دلت می خواهد ان بقیه ی زندگی هر چه زود تر اغاز شود.
قدم نخست در عشق این است که اجازه دهیم ان که دوستش داریم کاملا خودش باشد و او را چنان تغییر ندهیم که با تصویر خودمان هماهنگ شود. چرا که در غیر این صورت تنها عاشق انعکاسی از خود شده ایم که در او می یابیم.
انکه کمتر دوست میدارد رابطه را کنترل می کند.
انسان ها تنها می مانند چون غالبا به جای پل دیوار می سازند.
بیشترین قدرت برای اسیب رساندن به ما در چنگ انهایی است که دوستشان داریم.
1- دختر
های عزیز اگر دانشجو هستید و تقاضای جزوه از شما زیاد است به پسرها قول
بدهید که جزوه را روز قبل امتحان به دست شان میرسانید وحال با خیال راحت
میتوانید روز قبل امتحان به دانشگاه نیایید.
2- اگر
پسری شماره ازتون خواست با متانت کامل شماره برادر گرامیتان را بدهید و
بگویید منتظر تماس هستید.( البته اگه برادرتان از اهالی محترم لات های سر
کوچه باشه نتیجه جالب تری عاید پسر خواهد شد)
3- اگر در
حال رانندگی هستید و پسری ازتون سبقت گرفت تا بهتون ثابت کنه رالی کار
میکنه و بهتون گفت :رانندگی کار ما شیرمرد هاست نه شما ها.
شما میتونین بزنین رو گاز و به ماشین طرف نزدیک بشین و علاوه بر این که
دستتون رو روی بوق گذاشتین از انتهای حنجره ی مبارکتان یک جیغی بکشید که تن
جد محترم پسره هم در گور بلرزه و بلند بگویید مگه خودت خواهر مادر نداری؟
ای مردم بیاین منو از دست این شیاد نجات بدین.
این موقع هست که پسره کلا واژه ی شیر رو از ذهنش واسه ی همیشه محو میکنه و به دنبال یه سوراخ موش میگرده.
4- اگه یه پسری ازتون خواستگاری کرد دو حالت پیش میاد :
الف-اگه از پسره خوشتون میاد که دیگه خودتون بلدین چیکار کنین (در محدوده ی این بحث نمی گنجه)
ب-اگه از پسره خوشتون نمیاد بهش بگین شماره و ادرستون روبدین تا شوهر سابقم رو واسه تحقیق بفرستم خدمتتون(قیافش اینجا خیلی دیدنیه)
5- سعی
کنید در یه رشته مثلا کوهنوردی تبحرلازم رو کسب کنید و با نامزدتان به کوه
رفته و بهش بگویید:اگه منو دوست داری باید اول به قله کوه برسی
باور کنید تلاشش واسه بالا رفتن از کوه و جلو زدن از شما خیلی دیدنیه(به خصوص اگه وزنش هم بالا باشه)
6- یه
سوال فوق العاده سخت و گیج کننده رو پیدا کنید و به هم کلاسی پسرتان نشان
دهید و به او بگویید :از اونجایی که شما از بقیه هوش بالاتری دارین میشه
این مساله رو واسم حل کنید(با لحنی معصومانه)
اینجاست که پسره سرخ و سفید میشه و با راه حل های عجیب و غریب والبته
اشتباه تن انیشتین و داروین و مندل و ....روتوی قبر میلرزونه ,اخرشم با
کمال تاسف اعتراف میکنه که بلد نیست.