هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

نمی دونین چقدر دلم تنگ شده بود!!!!!!!

اینترنت قاطی کرده بود اصلا سایت وا نمی کرد (فقط می تونستم برم تو ایمیلم که اونجا هم سوت و کور)

وای خبر خیلی دارم 

شنبه یه پست بززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززرگ می ذارم تا این چند وقته رو جبران کنم.

راستی از همه ی دوستای عزیزم که این مدت نامردی نکردینو بهم سر زدین خیلی ممنونم(مثل بعضیا بی معرفت نبودین)

فعلا دیگه می رم ولی زود میام

نظرات 1 + ارسال نظر
امیرحسین(StreetGroup) جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:35 ب.ظ http://streetgroup.blogsky.com/

عه من نمیدونستم اسمه واقعیت اهوووو

چه خوشگل.خب چون خودت دوس داری ما همون بهار صدات میکنیم دیگه

به به چه عجب اومدی؟؟میزاشتی یه قرن دیگه میومدی

لووووووس

خوشومدی بهار

نمی دونستی؟
چشات خوشگل می بینه(آهو رو هم خیلی دوس دارم بهار یهویی به ذهنم رسید)
مرسیییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد