هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

هر چقدر که بخواهی

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست .

نام یه الاغ بر روی پول ملی

احمد خاتمی:((عفیر))انتخاب اول روحانیت و مراجع برای نام پول ملی
خبرگزاری فارس: به دنبال آغاز پروژه حذف چهار صفر از پول ملی و مطرح شدن چندین نام برای جایگزینی به جای ریال، احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در گفتگویی با خبرگزاری فارس ضمن انتقاد شدید از مطرح شدن نام هایی چون پارس و پارسی گفت: «واقعن خجالت آور است در مملکتی اسلامی، که روزی شاهد ظهور آقا امام زمان خواهد بود، چنین پیشنهادهای شرم آوری داده میشود. یعنی چه که به جای ریال از نام هایی چون پارس و پارسی استفاده کنیم؟ مگر قحط الاسم است؟ مگر در اسلام نام های بامصما و زیبا کم داریم که بخواهیم چنین نام های زشتی را انتخاب کنیم؟ بنده به نمایندگی از جامعه ی روحانیت ضمن اعلام حمایت از موضوع حذف چهار صفر از واحد پول ملی اعلام میکنم که در صورت حذف نام ریال، نام جانشین بایستی “عفیر” باشد زیرا این مسئله به تصویب اکثریت روحانیون و مراجع محترم تقلید رسیده است.»خبرگزاری فارس خاطرنشان میسازد که «عفیر» نام مبارک الاغ حضرت رسول میباشد که در روز بیست و نهم صفر از سال یازدهم هجری، دار فانی را وداع گفت. روحش شاد و قرین رحمت باد

سروها ایستاده می میرند



 

لیلا اسفندیاری قهرمان و شیر زن کوهنوردی ایران در هیمالیا جاودانه شد



از روز جمعه
۳۱ تیر، پیکر لیلا اسفندیاری در ارتفاعات هیمالیا و بین شکاف های یخی آرام گرفته است. زنی که صعودهای زمستانی اش از مسیرهای مختلف به دماوند و صعودش از دیواره علم کوه، فقط گام های نخست او در بلندپروازی های بی نظیرش در این رشته ورزشی بود.

اولین زن ایرانی بود که «نانگاپاربات ۸۱۲۶ متری» به عنوان دومین قله دشوار جهان را فتح کرد و در همان صعود، سرپرست گروهی بود که تمام اعضایش مردان زبده کوهنوردی ایران بودند.

باز به عنوان اولین زن ایرانی به انتهای غار پراو در کرمانشاه رسید و صعودش به یخچال دره‌‌ یخار نیز موفقیت آمیز بود.

برایش غار و صخره و کوه و یخچال تفاوتی نداشتند. قصد داشت پیمایش عمیق‌ترین غار دنیا در سوچی روسیه را داشت اما پلیس روسیه به ایرانی ها اجازه نمی داد وارد آبخازیا شوند.

در صعود به قله «کی دو» هم تا آستانه موفقیت کامل پیش رفت. قله هشت هزار متری گاشربروم۲ آخرین نقطه ای بود که او بر آن گام گذاشت. جایی که حتی زبده ترین کوهنوردان جهان، برای برداشتن هر قدم باید پنج بار نفس بکشند.

عبدالعظیم برهمنی از کوهنوردان تیم ملی ایران، مقصر اصلی این اتفاق تلخ را کارگر ارتفاع بالای لیلا می داند و می‌گوید: «کارگر ارتفاع بالای لیلا هیچ کمکی به او نمی کرد؛ به نحوی که وقتی من برای لیلا چای آماده کردم، کارگرش حتی در کنار چادر هم نبود، چه برسد به این که در موقع لازم بتواند به لیلا اسفندیاری کمک کند

لیلا دیسک کمر داشت و جراحی هم کرد. گویا ریسک این عمل به قدری بالا بوده که خطر فلج شدن را هم در پی داشته اما لیلا با تمام مصائب مالی که او را در تنگنا قرار داده بود؛ نه تنها بر این عارضه غلبه می کند، بلکه ارتفاعات هیمالیا را هم زیر پا می گذارد.

سیمای لیلا؛ آن روی دیگر

لیلا اسفندیاری و ماجراهای حیرت انگیز صعودهای انفرادی اش به مرتفع ترین قلل جهان؛ فقط زمانی بر سر زبان ها افتاد که در بام جهان لغزیده و پایین افتاده بود.

همان جا که وصیت کرده بود اگر افتادم، بگذارید بمانم. می خواهم «بام جهان» آرامگاه ابدی ام باشد.

زنی که به خاطر انجام یک مصاحبه بدون روسری، محبوبیتی نزد مقامات ورزش ایران و فدراسیون کوهنوردی نداشت. آن ها که موفقیت های بین المللی ورزشکاران ایرانی را مصادره می کنند، در تمام این سال ها رغبتی به پوشش اخبار بانوی بی نظیر کوهنوردی ایران نداشتند.

جستجویی در خبرگزاری های دولتی و آرشیو و سایت فدراسیون کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران، گواه این موضوع است.

جایی که حتی خبر صعودهای تفریحی و دسته جمعی به «اشترانکوه» نیز شرح داده شده اما درباره تنهایی لیلای ایران در کمپ K۲ و در میان تیم های مجهز کوهنوردی اتریش، ایتالیا، آمریکا و کره جنوبی، چیزی نوشته نشده است!


در فیلمی که به تازگی از تلاش لیلا برای صعود به «کی دو» پخش شده نشان میدهد زن تنهای ایرانی در پاکستان، جایی که تیم های اروپایی، آمریکایی و آسیایی با تجهیزات و تدارکات کامل آمده اند؛ دوربین را به روی گام های نخستش بر ارتفاعات کی دو گرفته و نفس نفس زنان می گوید: ((وقتی که شروع کردم کوله پشتی نداشتم. کفش و کیف کوهنوردی را قرض می گرفتم و لباس کوهنوردی را از تاناکورا (اجناس بنجل و دست چندم) خریدم.((

«
گاهی که از صعودهایم برمی گشتم پول کافی برای تردد نداشتم و خیلی وقت ها پس از صعود، نمی توانستم یک فنجان چایی بخرم. اما نخواستم متوقف شوم. حالا من اینجا هستم.(( زیرا زن ایرانی می
تواند.))
 
سروها ایستاده می‌میرند
تقدیم به کسی‌ که ایستاده رفت....
و هیچوقت شکست را قبول نکرد...

سینما

من همین الان از سینما پنج بعدی اومدم و خیلی سرحالم.فیلم دایناسورشو دیدم گرچه کوتاه بود ولی خیلی لذت بردم.صندلی هاش متحرک بود و موقع زلزله حرکت میکرد.کلی هم اپ تو سر و صورتم پاشیدن مثل اب بازی توی پارک اب و اتش خیس شدم.فیلمش تقریبا ترسناک بود و خیلی مهیج قلبم اومده بود تو دهنم کم مونده بود سکته کنم ولی همینشم خیلی جالب بود.سینماشم روبروی خونمونه حتما چند بار دیگه میرم.

راستی امروز تولد دوست صمیمی ولی من از چند روز پیش کادوشو دادم.تولد تولد تولدش مبارک.


خب دیگه من رفتم

خاطره

امروز که داشتم با پری حرف میزم یاد ی خاطر تقریبا جالب افتادم که گفتم تعریف کنم:

وقتی 7 سالم بود مریض شدم و برای این که بفهمن مریضیم چیه همینجوری می رفتم عکس برداری و ازمایش خون میدادم.

یه بارم که رفتم سی تی اسکن خیلی می ترسیدم چون نمیدونستم چیه که یهو دیدم جیغ یه پسر تقریبا ده ساله رفت هوا و وحشتم بیشتر شد بعد وقتی نوبت من رسید گفتن قبلش باید یه ازمایش خون ازش بگیریم و وقتی رو تخت دراز کشیدم داشتم ب عروسکایی که سمت چپ اتاق اویزون بود نگاه می کرم که مرده گفت این جا رو نگاه کنی می ترسی اونرو نگاه کن و وقتی سرمو چرخوندم کلی وسیله دیدم که شبیه موتور خونه بود و وحشتم چند برابر شد(حالا سمت راست چیش بهتر بود نمیدونم)

وقتی  سوزن رو فرو کرد تو دستم که ازم خون بگیره دیدم دوباره امپول رو اورد بیرون و دوباره کرد تو و اورد بیرون(تقریبا هفت بار اینکارو کرد) و بعد فهمید که سوزن سوراخ نداره و نمیشه ازم خون گرفت(این مملکته ما داریم)و رفت و بعد ده دقیقه با یه سوزن جدید اومد و ازمایش خون رو ازم گرفت رو من من رفتم عکس برداری کردم و کارم بعد 3 ساعت تموم شد.(با دست سوراخ سوراخ)

بساط بی‌ناموسی را چه کسی پهن کرد؟ چه کسی جمع کرد؟

 بار دیگر دست دشمنان و بی‌ناموسان از یک جای جدید بیرون آمد.

چند روز پیش گروهی بی‌دین و ایمان در روز روشن وسط یکی از پارک‌های پایتخت دست به اعمالی زدند که اگر در نطفه خفه نمی‌شدند

درهای بهشت بسته می‌شد
مردم همه می‌جهنمیدند

شرایط می‌رفت که به شکل بی‌سابقه‌ای از نظر ناموسی کنونی شود

ایمان و امان به سرعت برق
می‌رفت که مومنین رسیدند

... و بساط علنی بی‌ناموسی بدین صورت برچیده شد.
ماجرا از این قرار است که گویا در یکی از پارک‌های تهران گروهی با ابزار و ادوات گوناگون به یکدیگر آب پاشیده‌اند.

ریشه قضایا
- آن‌ها در واقع به هم آب نپاشیده‌اند، بلکه آب به آسیاب دشمن ریخته‌اند.
- آن‌ها با این کارشان سعی داشته‌اند که از طریق آب‌پاشی ریشه‌هایِ بنیادیِ اساسیِ اصولِ کلیاتِ مهماتِ اعتقادی را سست کنند.

رئیس پلیس
سردار ساجدی‌نیا، رئیس پلیس پایتخت در گفتگو با «مهر» گفت: «متاسفانه در ادامه وقایع بوستان آب و آتش امروز تعدادی از پسران و دختران جوان در یکی از بوستان‌های شهر تهران اقدام به انجام اعمال خلاف شئون اسلام کردند که ماموران پلیس پایتخت پس از اطلاع از ماجرا بلافاصله در محل حاضر و تمامی این متخلفان و هنجارشکنان را دستگیر و تحویل مراجع قضایی دادند.»

1- عرض نکردم که ایمان و امان به سرعت برق...؟
2- شما خودتان یک «شدند» بعد از «حاضر»، و یک «کردند» بعد از «دستگیر» بگذارید. اساساً ادبیات نیروی انتظامی یک طوری است که در مصرف فعل صرفه جویی می‌کنند.
3- این پیروزی، خجسته باد، این پیروزی (2 بار)

بدیهیات
بدیهی است که فتنه مذکور از جانب ابوالحسن بنی‌صدر، القاعده، سران فتنه، صهیونیسم جهانی، جورج سوروس، کوردلان، اصولگرایان لیبرال، فتنه‌گران سال 88، خاندان پهلوی، خاندان هاشمی، دشمنان داخلی، دشمنان خارجی، تفرقه افکنان، مجاهدین انقلاب اسلامی، اسرائیل، آمریکای جهانخوار، مجمع تشخیص مصلحت نظام، و ... طراحی و اجرا شده است.

حواشی ماجرا
1- بعد از این اساساً رطوبت بیش از حد در پارک‌ها برای افراد جرم محسوب می‌شود.
2- گویا در بین دستگیر شدگان مردی بوده که به شدت از هنجارشکنان بی‌دین و ایمان دستگیر شده برائت می‌جسته و اصرار داشته که رطوبت لباس او از هنجارشکنی نیست، بلکه حاصل «عرق کردگیِ ناشی از ورزش در پارک» است. ماموران پس از انجام تحقیقات کارشناسی گفته‌های وی را تایید کردند و شخص مذکور آزاد شد.

تحقیقات کارشناسی مزبور شامل دو بخش تحقیقات کوتاه مدت و تحقیقات بلند مدت بود.

تحقیقات کوتاه مدت: یکی از سربازان غیور ماموریت یافت تا رطوبت متهم را در نواحی زیر بغل بو کند. نیم ساعت بعد از بو کردن، وقتی سرباز غیور به هوش آمد تایید کرد که رطوبت متهم ناشی از تعرق است.

تحقیقات بلند مدت: برای محکم کاری تصمیم گرفته شد تا تحقیقات بلند مدت نیز صورت بگیرد. لذا متهم را زیر پنکه سقفی نشاندند. بعد از یک ساعت که کاملا خشک شد، شوره‌های لباسش موید عرق کردگی وی بود.

آلات جرم
در جستجوهای کارشناسی از محل وقوع جرم ابزار و آلات جرم به دست آمد که تصاویر آن‌ها ضمیمه است.

وبلاگ نوشت:

وبلاگ قاتی پاتی خیلییییییییییییییییییییی باحاله حتما بهش سر بزنین