هفته پیش فهمیدم یه آزمون هشتم شهریور تو مدرسه دارم.
داشتم علوم اول و دوم رو می خوندم.امروز تازه منابعشونو دادن توش نوشته نصفه کتابای سوم تو امتحان میاد.
می تونین قیافه منو تصور کنین؟
البته این دفعه خبر خوب هم دارم به همین زودی عروسی یکی از فامیلامونه و اونموقع می تونم یه دل سیر استراحت کنم.
چون عروسی تو یه شهر دیگه هم هست و باید از چند روز قبل بریم یه جورایی مسافرت محسوب می شه.
راستی دیروز اولین نقاشیم که توی کلاس سایه زدنشو یاد گرفتم کامل شد به زودی عکسشو آپلود می کنم و میذارم
ابن سینا
من در میان موجودات از گاو خیلی میترسم.
زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد!
راستی تو این کلاس طراحی که دارم می رم پیشرفت کردم امروز دیگه باهام سایه کار می کنه.
خبر نوشت:
یه زلزله 3.8 ریشتری توی تهران و اطراف رودهن حدود ساعت یک صبح رخ داد
تو این مدرسه که قبول شدم هر چهار شنبه یه امتحان اینترنتی داریم که ساعت 9 شروع میشه و الان هم من تموم کردم.
نکته جالب اینجاست که فقط ده تا سواله اما وقتی می خوای شروع کنی میبینی سوال هاش چقدر سخته.
برای شهریور هم یه برنامه امتحانی مثل میان ترم گذاشتن که مال درس های دبیرستان هم هست
اونوقت کلاسی هم برای ما نذاشتن.
حالا دیگه قراره من چیکار کنم خودمم نمیدونم.
یه نکته :
جدیدا من چقدر غر غرو شدم