-
فردا
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 16:51
فردا امتحان دارم برام دعا کنید. امتحان از درسهای علوم و عربی و زبان و ریاضی هست. عربی و زبان رو که کل کتابو حفظم.ریاضی و علومم هم خوبه فقط باید برای اینا بخونم دیگه. کوله پشتی هم جوابو خودش اعلام کرد(مربوط به پست قبل)
-
وبلاگ کوله پشتی
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 19:40
دوستان لطفاااااااااااااااااااااااااا به وبلاگ کوله پشتی که تو بخش دوسشون دارم هست برین و به سوالش جواب بدین چون من به معنای کلمه هنگ کردم Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA نارسیس لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره میشود، میتواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره میشود، شکست دهد.
-
عکسی که قولشو دادم
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 22:26
برای فهمیدن جریان عکس به پست قبلی سر بزنین.
-
هشت شهریور
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 15:10
هفته پیش فهمیدم یه آزمون هشتم شهریور تو مدرسه دارم. داشتم علوم اول و دوم رو می خوندم.امروز تازه منابعشونو دادن توش نوشته نصفه کتابای سوم تو امتحان میاد. می تونین قیافه منو تصور کنین؟ البته این دفعه خبر خوب هم دارم به همین زودی عروسی یکی از فامیلامونه و اونموقع می تونم یه دل سیر استراحت کنم. چون عروسی تو یه شهر دیگه هم...
-
طراحی
شنبه 28 مردادماه سال 1391 09:52
راستی تو این کلاس طراحی که دارم می رم پیشرفت کردم امروز دیگه باهام سایه کار می کنه. خبر نوشت: یه زلزله 3.8 ریشتری توی تهران و اطراف رودهن حدود ساعت یک صبح رخ داد
-
نمونه
چهارشنبه 25 مردادماه سال 1391 09:17
تو این مدرسه که قبول شدم هر چهار شنبه یه امتحان اینترنتی داریم که ساعت 9 شروع میشه و الان هم من تموم کردم. نکته جالب اینجاست که فقط ده تا سواله اما وقتی می خوای شروع کنی میبینی سوال هاش چقدر سخته. برای شهریور هم یه برنامه امتحانی مثل میان ترم گذاشتن که مال درس های دبیرستان هم هست اونوقت کلاسی هم برای ما نذاشتن. حالا...
-
بی عنوان
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 13:21
روزانه هزاران انسان به دنیا میآیند... اما انسانیت در حال انقراض است!
-
شرایط
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 17:33
می بینین چقدر مشکلاتمون شبیه هم هست!
-
خبر خوش
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 13:46
اومدم خبر خوب بدم امروز فهمیدم که دبیرستان نمونه دولتی قبول شدم هورااااااااااااااااااااااااا
-
پشتیبان
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 18:04
دیروز پشتیبان مدرسه جدیدم زنگ زد گفت امروز جلسس. وقتی رفتیم یک ساعت و نیم راجب برنامه ریزی های قلم چی حرف زد بعد یه برگه پشت و رو داد و که توش برنامه امتحانی بود. هنوز هیچی نشده بهم گفت دو تا واحد تخصصی و یه عمومی انتخاب کنم برای امتحاناتی که می گیره و در واقع آزمون ورودی هم هستند انتخاب کنم منم شیمی و فیزیک و انگلیسی...
-
تقلب
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1391 11:49
تقلب در مدارس بنگلادش جرم به حساب میآید و افراد بالای ۱۵ سال در صورت تقلب کردن، به زندان فرستاده می شوند
-
برنامه
دوشنبه 19 تیرماه سال 1391 15:23
خب من دارم آخرین لحظات آزادیمو سپری می کنم چون دوباره سر کلاس زبان برگشتم کلاس نقاشی ثبت نام کردم دو هفته یه بارم مدرسه جدیدم امتحان می گیره . ماهی یه بار هم از الان یه آزمون مشابه کنکور می گیره باید همه ی اینا رو هم عالی بدم وگرنه دانش آموزایی رو که می بینن دارن کم کاری می کنن محترمانه از مدرسه پرت می کنن بیرون....
-
۲۴ ساعت اخیر
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 07:38
تو این بیست و چهار ساعت اخیر من داشتم هی از این سایت به اون سایت می رفتم و تلفن می زدم تا جواب آزمون مدارس نمونه دولتی و تیز هوشانو پیدا کنم. آموزش و پرورش که کلا از چیزی خبر نداشت زنگ می زدی می گفت نمی دونم اونوقت سایت همین آموزش و پرورش می گفت جواب ۹ تیر می یاد اخبار می گفت از دیروز عصر اعلام می شه تا پایان امروز....
-
دبیرستان
پنجشنبه 8 تیرماه سال 1391 12:21
خب الان هم من در راه رفتن به دبیرستانم و همه دارن بهم تبریک می گن از جمله داداشم که میگه خب بد بختیت شروع شدو باید خر خونی بکنیو کیفاتو بکن منم تو این وضعیت این شکلی سر جام خوشکم زده و نمیدونم چیکار کنم. از طرف دیگه با بازگشت من یک خوش آمد گویی گرمی شروع شد برام فرش قرمز پهن کردن (تا الان فقط یه نظر تو پست قبلیم هست...
-
۴تیر(۲)
یکشنبه 4 تیرماه سال 1391 09:34
خب امروز هم ۴ تیر هستو وقت برگشتن منه امتحانات ترمو امتحان تیز هوشانمو دادم ترمو که ۹۷/۱۹ شدم .تیزهوشان رو هم نسبتا خوب دادم دعا کنید قبول شم حالا هم که مدرسه تموم شده دارم دنبال دبیرستان خوب می گردم که اگه تیز هوشان قبول نشدم اونجا برم. خلاصه با وجود تموم شدن مدرسه اصلا تو حال و هوای تابستونو تعطیلات نیستم تا بعد
-
4تیر
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1391 17:46
دوستان گرامی بر اثر امتحان میان ترمو بعدش ترمو و بعدش تیز هوشانو بعدش کارنامه و ورودی دبیرستانو(به طور کلی بد بخت شدن من)تا 4تیر بلانسبت و خدای نکرده منو مرده فرض کنین
-
مجله تایم
جمعه 18 فروردینماه سال 1391 15:52
★ ★ ★ اصغر فرهادی تا الان در نظر سنجی سایت مجله تایم در رده سوم قرار گرفته و از کسانی چون Lady Gaga Angela Merkel Michelle Obama Salman Khan Shakira Mark Zuckerberg جلو زد !!! خبر نوشت: اصغر فرهادی برای فیلمنامه اثر بعدی خود جایزه کمیسیون امور آموزش، فرهنگ، رسانه و جوانان اتحادیه اروپا را بدست آورده است.
-
شانس
شنبه 12 فروردینماه سال 1391 11:42
هر سال کلی عیدی می گرفتمو هدف خاصی نداشتمو خرد خرد خرجش می کردم ولی امسال که می خواستم پولامو جمع کنم یه چیزی که می شه گفت نسبتا گرونه رو با عیدیم بگیرمو بقیه عیدیمو پس انداز کنم همه فامیلا شهرستانن و منم نرفتم و امسال کمترین عیدی کل زندگیمو گرفتم. جالب اینجاست هر دفعه برای یه کاری برنامه ریزی می کنم کارم خراب میشه....
-
نوروز
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 08:44
امروز یک فروردین کاملا هم نزدیک عیده تا وقتی که پستو برای انتشار بذارم عید شده. تولد وبلاگم هم دو روز پیش بود گفتم الان بگم عیدو به همتون تبریک میگم بووووووووووووووووووووووووووووووووس بعدا نوشت: اومدم به وبلاگم غروب سر زدم از زمان بندی وبلاگم کیف کردم یه دقیقه هم دیر تر نشد
-
عنوان نداره
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1390 14:51
نزدیک عیده ولی سبزه و ماهی هنوز نداریم امروز یا فردا می خوایم بگیریم . بر عکس سالهای قبل دیر دیر داریم کارامونو میکنیم.
-
چادر
جمعه 26 اسفندماه سال 1390 06:19
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 یه روز شرلوک هلمز با دستیارش واتسن به تعطیلات می روند و در ساحل دریا چادر می زنند و در داخل چادر می خوابند…….. نیمه شب هلمز بیدار میشه و واتسن رو هم بیدار می کنه بعد ازش می پرسه : واتسن تو از دیدن ستاره های آسمان چه نتیجه ای می گیری؟ واتسن هم...
-
بعد چهارشنبه سوری
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 13:02
خب چهارشنبه سوری خیلی خوش گذشت بعضی از همسایه ها فانوس هم اورده بودن و خیلی قشنگ بود.فقط یخورده تو ذوقم خورد چون یکی از ابشارام کار نکرد. برای عید هم می خوام پست لحظه تحویل سال باشه(البته با این سرعت اینترنت شاید 5-6 ثانیه دیر تر ) عید پیشاپیش مبارک
-
چهارشنبه سوری
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 15:45
امروز چهارشنبه سوریه اما اینجا که اتفاق خاصی نیفتاده و ارومه . منم نمیدونم چیکار میکنم. هیچ برنامه ای نداشتم الانم دیگه هر چی پیش میاد معلوم نیست
-
برگشتم
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1390 10:55
خب این مدت سر نزدمو سرم شلوغ بود اخه مسافرت بودم رفتم ابشار نیاسر و غار چال نخجیر و... توی ادامه مطلب هم براتون عکس گذاشتم راستی توی لینکاتون ادرسمو درست کنین
-
خودتون یه اسمی بذارین
جمعه 7 بهمنماه سال 1390 09:32
خب تولد هم تموم شد و دیگه ذوقم هم به پایان رسید حالا نوبت بد بختیه و خوندن برای تیز هوشان.تو این سالا درس زیاد نخوندم حالا باید بشینم خر خونی. ارشیا هم از اونور میگه حالا خوشیتو بکن که تابستون قراره بشنی درس بخونی تا موقع کنکور بد بخت نشی. از اونور هم زنگ میزنن تولدمو تبریک بگن میگه:حالا چند سالت شده؟میگم:رفتم تو 15...
-
تولد
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 15:26
دیروز نتونستم بگم تولدمه ولی امروز اومدم خبر بدم که دیروز تولدم بود.راستی اسم واقعیم هم اهو هست نه بهار با اسمم هم مشکلی ندارمو همینجوری گذاشتم بهار.دوباره بریم سراغ تولد.از اونایی که اومدن و بهم تبریک گفتن خیلیییییی ممنونم حالا هم چند تا شکلک رقص و اینا میذارم. لبخند بزنید یه مدل رقصم هست خیلی با...
-
کارنامه
سهشنبه 27 دیماه سال 1390 19:12
بالاخره درس خوندن جواب داد از نمرم هم خیلی راضیم وقتی کارنامه رو گرفته خیلییییییییییییییییییییییییییی ذوق کردم چون معدلم 20 شد. توی دبیرستانی هم که می خوام برم و قبول شدنش سخته(در واقع تیز هوشانه)خب حتما معدلم امتیاز خیلی خوبی تو قبول شدنم داره راستی فردا تولدمه یادتون نره سر بزنین همتونو دست دارم...
-
سه باره برف
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 10:21
دوباره برف اومده ذوق مرگ شدم بیرون انقدر خوشگل شده این دفعه قول می دم براتون عکس بذارم تا بعد
-
مطالب جالب
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 12:29
به سلامتی: به سلامتی مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریف به احترامش بازی نمی کنن.... به سلامتی کسی که بهش زنگ میزنی.....خوابه....ولی واسه این که دلت رو نشکنه میگه:خوب شد زنگ زدی....باید بیدار میشدم. سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن که شبیه باباهاشون شن.نه مث جوونای امروز...
-
آهنگر
جمعه 18 آذرماه سال 1390 11:37
شیوانا جعبهاى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد. زن خانه وقتى بستههاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت: <<اى کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردى بودند.>> شوهر من آهنگرى بود که از روى بىعقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه...